روند صلح اعراب و اسرائیل
گفتگوی کمپ دیوید
توافقنامه کمپ دیوید که توسط رئیس جمهور جیمی کارتر، رئیس جمهور مصر انور سادات و مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل در سپتامبر 1978 امضا شد، چارچوبی را برای یک معاهده صلح تاریخی ایجاد کرد که بین اسرائیل و مصر در مارس 1979 منعقد شد. رئیس جمهور کارتر و دولت ایالات متحده بازی کردند. نقش های اصلی در ایجاد فرصت برای تحقق این توافق. کارتر و سایروس ونس، وزیر امور خارجه، از ابتدای دولتش، مذاکرات فشرده ای را با رهبران عرب و اسرائیل دنبال کردند، به این امید که کنفرانس ژنو را که در دسامبر 1973 برای پایان دادن به مناقشه اعراب و اسرائیل تشکیل شده بود، دوباره تشکیل دهند. .
رئیس جمهور جیمی کارتر با رئیس جمهور مصر انور سادات و مناخیم نخست وزیر اسرائیل در کمپ دیوید، مریلند در سپتامبر 1978. (کتابخانه جیمی کارتر)
از آنجایی که کارتر و ونس در بهار 1977 با رهبران کشورهای عربی و اسرائیل دیدار کردند، به نظر می رسید که مذاکرات برای بازگشت به ژنو شتاب بیشتری به دست آورد. در 17 مه 1977، انتخابات اسرائیل باعث ناراحتی دولت کارتر شد، زیرا حزب میانهروی کارگر اسرائیل برای اولین بار در تاریخ اسرائیل شکست خورد. مناخیم بگین، رهبر حزب محافظهکار لیکود و نخستوزیر جدید اسرائیل، در مورد مبادله زمین با صلح، غیرقابل حل به نظر میرسد. تعهد حزب او به «اسرائیل بزرگ» کارتر را در تابستان 1977 با وضعیت چالش برانگیزتری مواجه کرد.
علاوه بر واقعیت جدید دولت لیکود در اسرائیل، رقابت های طولانی مدت میان رهبران عرب نیز نقشی در جلوگیری از پیشرفت اساسی در مذاکرات برای کنفرانس ژنو ایفا کرد. در اوایل نوامبر، سادات، رئیس جمهور مصر، خود را از عدم تحرک ناامید دید و دست به حرکتی چشمگیر زد و در 9 نوامبر اعلام کرد که حاضر است به اورشلیم برود. این حرکت دنیا را متحیر کرد. سادات تلاش خواهد کرد تا از بن بست خارج شود و اسرائیلی ها را مستقیماً برای حل و فصل خاورمیانه درگیر کند و از هرگونه صحبتی در مورد بازگشت به کنفرانس ژنو اجتناب کند. سفر سادات به مذاکرات مستقیم بین مصر و اسرائیل در دسامبر منجر شد، اما این گفتگوها پیشرفت اساسی ایجاد نکرد. در ژانویه 1978، ایالات متحده به نقش برجسته تری در مذاکره بازگشت.
در طول بهار و اوایل تابستان 1978، ایالات متحده تلاش کرد تا زمینه های مشترکی در مورد خروج اسرائیل از سینا، کرانه باختری و غزه پیدا کند. مصر بر عقب نشینی اسرائیل از مرزهای 4 ژوئن 1967 در ازای ترتیبات امنیتی و اصلاحات جزئی مرز پافشاری کرد. اسرائیل اصرار مصر برای عقب نشینی به ویژه از کرانه باختری و غزه را رد کرد. در عوض، در مورد نوعی از خودمختاری فلسطین در یک دوره موقت پنج ساله و پس از انقضای دوره موقت، امکان حاکمیت آن بحث شد. بن بست در کرانه باختری و غزه باعث شد کارتر به طور مستقیم در تلاش برای حل بن بست مداخله کند.
در 30 ژوئیه، در حالی که سادات از پیشرفت مذاکرات و تمایل خود برای قطع تماس مستقیم با اسرائیلی ها ابراز ناامیدی کرد، کارتر تصمیم گرفت برای نشست سران دعوت کند. این دیدار سادات، بگین و کارتر را در محل اقامت ریاست جمهوری در مریلند در کمپ دیوید گرد هم می آورد. در 8 آگوست، سخنگوی کاخ سفید رسماً این نشست را اعلام کرد که هر دو بگین و سادات برای شرکت در آن در ماه سپتامبر موافقت کردند.
اجلاس سران کمپ دیوید، که از 5 تا 17 سپتامبر 1978 برگزار شد، هم در تاریخ اختلافات اعراب و اسرائیل و هم در تاریخ دیپلماسی ایالات متحده، یک لحظه مهم بود. به ندرت پیش می آمد که یک رئیس جمهور ایالات متحده به اندازه کارتر در طول دو هفته اجلاس به یک موضوع سیاست خارجی توجه کند. اهداف بلندپروازانه کارتر از مذاکرات شامل شکستن بن بست مذاکره و دستیابی به توافقنامه صلح مصر و اسرائیل بود. برای این منظور، کارشناسان خاورمیانه ای آمریکا پیش نویس متن معاهده ای را تهیه کردند که مبنای مذاکرات بود و بارها در طول اجلاس سران مورد بازنگری قرار می گرفت. مذاکرات بسیار چالش برانگیز بود، به ویژه زمانی که حفظ قالب سه جانبه غیرممکن شد. در عوض، کارتر و ونس طی دوازده روز آینده به صورت جداگانه با هیئت های مصری و اسرائیلی دیدار کردند.
این گفتگوها بر سر موضوعات مختلفی از جمله آینده شهرکها و پایگاههای هوایی اسرائیل در شبهجزیره سینا متفاوت بود، اما این غزه و کرانه باختری بود که همچنان بیشترین مشکل را ایجاد میکردند. به طور خاص، هیئتها بر سر کاربرد قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل متحد برای یک توافق بلندمدت در این سرزمینها و همچنین وضعیت شهرکهای اسرائیل در جریان مذاکرات پیشبینیشده درباره خودمختاری فلسطین که پس از یک معاهده صلح انجام میشود، اختلاف نظر داشتند. در پایان، در حالی که اجلاس سران یک توافقنامه صلح رسمی را تولید نکرد، با موفقیت پایههای صلح مصر و اسرائیل را در قالب دو سند «چارچوب» ایجاد کرد که اصول یک توافقنامه صلح دوجانبه را نیز بیان میکرد. فرمولی برای خودگردانی فلسطین در غزه و کرانه باختری.
در حالی که انعقاد توافقنامه کمپ دیوید نشان دهنده پیشرفت قابل توجهی بود، روند تبدیل اسناد چارچوب به یک معاهده صلح رسمی دلهره آور بود. همانند نشست سران، امید کارتر برای پیشرفت سریع زیاد بود و رئیس جمهور امیدوار بود که متن معاهده در عرض چند روز به نتیجه برسد. با این حال، مناقشه ای که بین دولت کارتر و دولت بگین در مورد مدت زمان توقف توافق شده در ساخت شهرک های اسرائیلی ایجاد شد، به سرعت با شکست دولت در جلب حمایت اردن یا عربستان سعودی از توافق دنبال شد. در آغاز ماه اکتبر، یک سری از مذاکرات در واشنگتن در نتیجه نگرانی های اسرائیل در مورد زمان عقب نشینی آنها و ملاحظات مصر در مورد تأثیر یک معاهده صلح بر تعهدات خود در قبال سایر کشورهای عربی شکست خورد. سایر تحولات منطقهای، بهویژه انقلاب ایران، توجه سیاستگذاران ایالات متحده را منحرف کرد و نگرانیهای اسرائیل را در مورد عرضه نفت این کشور برانگیخت و در نتیجه در زمستان 1978-1979 به بنبست رسید. پس از اینکه دیدار بگین از کاخ سفید در اوایل ماه مارس نتوانست بن بست را بشکند، کارتر در 10 مارس به اسرائیل سفر کرد. رئیس جمهور پس از اینکه قبلاً رضایت سادات را برای مذاکره از طرف مصر جلب کرده بود، سه روز گفتگوهای فشرده با اسرائیلی ها انجام داد. در نتیجه یک سری مصالحه، به ویژه تضمین ایالات متحده برای عرضه نفت اسرائیل، حذف اشاره به “نقش ویژه” مصر در غزه، و توافق اسرائیل برای انجام تعدادی ژست های یکجانبه به فلسطینی ها، هیئت های آمریکایی و اسرائیلی. در 13 مارس با متن معاهده موافقت کرد. سادات به سرعت با این توافق موافقت کرد و پیمان صلح مصر و اسرائیل به طور رسمی در 26 مارس امضا شد.
اگرچه یک رویداد برجسته بود، اما انعقاد موفقیتآمیز پیمان مصر و اسرائیل نشاندهنده نشانهای از روند صلح در دوران ریاست جمهوری کارتر بود. پس از مارس 1979، این موضوع به دلیل تقاضاهای رقابتی بحرانها، بهویژه بحرانهای ایران و افغانستان، و همچنین تمایل کارتر برای کاهش دخالت شخصی خود در دور بعدی مذاکرات مربوط به خودمختاری فلسطین، مورد توجه آمریکا قرار نگرفت. . برای آن مذاکرات، کارتر یک “مذاکره کننده ویژه” را به نمایندگی از ایالات متحده منصوب کرد. رابرت استراوس، نماینده ویژه تجاری سابق، برای مدت کوتاهی در این سمت خدمت کرد تا اینکه در پاییز سال 1979 توسط سول لینوویتز جایگزین شد، کسی که قبلاً به مذاکره درباره معاهده کانال پاناما کمک کرده بود. این مذاکرات نتیجه زیادی نداشت زیرا نمایندگان فلسطین از شرکت در آن خودداری کردند و شکاف بین مواضع مصر و اسرائیل در مورد خودمختاری فلسطین، بدون اشاره به مواضع مربوطه آنها در مورد شهرک سازی های اسرائیل در غزه و کرانه باختری و وضعیت حقوقی بیت المقدس شرقی. غیر قابل پل زدن ثابت شد
اگر این مطلب را پسندیدید لطفا بر روی دکمه لایک کلیک کنید :