اردوگاه پناهندگان
زندگی پس از داعش
هزاران قربانی سلطنت تروریسم از سوی دولت اسلامی رنج می برند ، همچنان دچار آسیب روانی هستند ، اما در شمال عراق کمبود مراقبت کافی وجود دارد. یک متخصص آسیب زای آلمانی امیدوار است که آن را تغییر دهد.
رسانه بر روی تشک نشسته است و یک عروسک را در آغوش خود می گشود. سال 2018 است و این کودک 10 ساله در یک مکان ایمنی قرار دارد ، یک اردوگاه پناهندگی در منطقه خودمختار کردستان ، واقع در شمال عراق است. او چهار سال گذشته در این پناهگاه بوده است ، مکانی که نیازی به ترس از آدم ربایی ، گلوله باران ، جنگ یا گرسنگی نیست.
رسانه و خانواده اش فقط چهار ماه قبل از اردوگاه منتقل شدند ، اما چهار سال از آن زمان که دولت اسلامی (داعش) در اوت 2014 به دهکده اش حمله کرده است. او و خانواده اش موفق به فرار شدند و 10 روز را در فرار از کوهستان فرار کرد و بدون آن زنده ماند. آب یا غذا ، همه وحشتناک است که تعقیب کنندگان آنها با آنها دست و پنجه نرم می کنند.
در روزهای بعد از حمله داعش ، رسانه تصرف داشت. آخرین آن نخواهد بود. در حقیقت ، او بارها و بارها غش می کرد – و خانواده اش هیچ تصوری از این موضوع نداشتند.
در اینجا در اردوگاه ، توقیف وی همچنان یک مشکل است. در حالی که خواهر و برادرهایش در خارج بازی می کنند ، خودش به تنهایی می ماند. و هر وقت استرس پیدا کرد ، سیاه می شود و تشنج می کند. اینها می توانند 10 دقیقه یا نیم ساعت طول بکشند. وقتی رسانه صحبت می کند ، فقط به عروسک او می رود.
یک پزشک در دوهوک در ابتدا او را با اسکیزوفرنی تشخیص داده بود ، اما یک دانشجوی روانشناسی که می خواست به رسانه کمک کند از استاد خود برای مشاوره درخواست کرد و او نسبت به این تشخیص شکاک بود. یان ایلان کیزیلان در دانشگاه تعاونی بادن-وورتمبرگ (DHBW) در شهر جنوبی آلمان ویلنگن-شوونینگن تدریس می کند. بین مارس 2015 و ژانویه 2016 ، او بیش از هزار زن و دختر ایزدی را که توسط داعش ربوده شده و وحشیانه شده بودند برای معالجه به آلمان آورد.
و کیزیلان قبلاً تشنجاتی مانند رسانه را دیده بود. این درمانگر توضیح می دهد که اینها نوعی مکانیسم بقا هستند و ضعف محافظت از رسانه را در مواجهه با ترس از او در کوهستان تجربه می کند. وی رسانه را با اختلال استرس پس از سانحه از وقایع جداکننده تشخیص داد.
بیشتر اختلالات سلامت روان
قساوت هایی که علیه یزیدی ها صورت گرفته است ، استثناً وحشیانه ، حتی برای داعش. این چیزی کمتر از نسل کشی نبود. در حالی که مردان اقلیت مذهبی هنگام حمله به دهکده هایشان در محل به قتل رسیدند ، تروریست ها زنان و کودکان را ربودند ، به آنها تجاوز کردند و آنها را به عنوان برده فروختند یا از آنها به عنوان سرباز کودک استفاده کردند.
بچه ها برای تماشای برش ها ساخته شده اند یا خود مجبور به انجام اعمال وحشتناک خشونت آمیز شده اند. آنها در ترس مداوم از اعدام بیش از حد ناچیز زندگی می کردند.
تعداد مبتلایان به اختلالات بهداشت روانی به دلیل سالهای وحشتی که جمعیت با آن روبرو شده اند ، پرش کرده است – و این در جامعه ای که نسل ها در معرض جنگ و ترور قرار داشته است.
با حمایت دولت آلمان ، کیزیلان ، یک متخصص آسیب زای آلمانی-کرد ، مؤسسه روان درمانی و روانگردان را در دانشگاه دوهوک در منطقه خودمختار کردستان در شمال عراق تأسیس کرد. 25 دانش آموز اول پاییز گذشته دوره های خود را گذراندند و اکنون همه آنها روانشناس درمانی آموزش دیده هستند. بیشتر آنها قبلاً پیشنهادات شغلی در منطقه دریافت کرده اند.
امید بزرگ کیزیلان این است که درمان روان درمانی از دوحه به بقیه خاورمیانه فرو می رود. کیزیلان می گوید: “ما باید بتوانیم دانش لازم را به مردم این جا بدهیم و باید آن را با روشی حساس از نظر فرهنگی انجام دهیم.” “این به معنای تطبیق تکنیک های خوب ، که از نظر پزشکی و درمانی مورد آزمایش قرار گرفته اند ، برای این فرهنگ است.”
او مرتباً باید با رزرواسیون مردم مقابله کند. کیزیلان می گوید: “اگر هر کاری انجام شود ، افراد به جای روان درمانی به یک روانپزشک ، یعنی یک پزشک مراجعه می کنند. برای بدتر شدن این مسئله ، مشکلات روانشناختی به طور کلی ننگ می شوند. این امر به ویژه در مورد مواجهه با خشونت و به ویژه خشونت جنسی صادق است.
کمک گرفتن
در دانشگاه دوهوک ، دانشجویان سه سال را صرف یادگیری اصول رفتار درمانی شناختی طبق مدل آلمانی می کنند. کارشناسان برای ارائه سخنرانی و امتحان از خارج از کشور پرواز می کنند یا به دانشجویان در تشخیص کمک می کنند.
یک برنامه کاربردی دشوار برای برنامه کارشناسی ارشد وجود دارد که عنصر اصلی آن مقاله شخصی است. مهمتر از همه ، زن و مرد جوان باید استعداد شخصی خود را ثابت کنند. بالاخره همه قادر نیستند هر روز با شنیدن قساوت روبرو شوند – به ویژه با توجه به اینکه بسیاری از متقاضیان منطقه تجربیات شخصی خود را با جنگ و خشونت دارند.
رسانه ها اولین کسانی هستند که از کار موسسه بهره مند می شوند. مدتی طول کشید ، اما پس از گذراندن وقت نقاشی با یکی از دانشجویان ، مکالمه هایی شروع شد که به تدریج در یک دوره درمانی تکامل یافت.
اعتماد به مردم به رسانه مدت زمان زیادی نیاز دارد. اما وقتی کیزیلان چند ماه بعد به دیدار وی می رود ، دختری که با او روبرو می شود خوش اخلاق و باز است. متناسب سازی رسانه ها کمتر دیده می شود ، او دوستانی پیدا کرده است که در اردو بازی کنند و حتی درخشان ترین کلاس او است.
دانش آموزان کیزیلان از همان ابتدای مطالعه با بیماران همکاری می کنند و بسیاری از افراد فوراً متوجه می شوند که با محدودیت های شخصی خود روبرو هستند. نوری ، 29 ساله ، در پاییز سال 2018 به دنبال مادر جوانی به نام سواد بود. سواد به همراه همسر و سه فرزندش در کمپ شریعت ، در نزدیکی دووک زندگی می کردند ، اما دو دختر بزرگتر او ربوده شده بودند. بیش از چهار سال – از زمان حمله تروریست های داعش در اوایل یک صبح به دهکده خود – سواد توسط عدم اطمینان از دانستن اینکه آیا دو دختر وی هنوز زنده مانده اند ، مورد شکنجه قرار گرفته اند.
سواد می گوید: “وقتی IS آمد ، ساعت 8 صبح از خانه فرار کردیم.” “دختران من ، دایی های من و هفت عضو خانواده ام زندانی شدند. ما چهار سال در کردستان هستیم و هیچ چیز در مورد آن اعضای خانواده مفقود شده نمی دانیم. به هیچ وجه.”
سواد امیدوار بود که نوری بتواند به او کمک کند. اغلب اوقات به نوری می گفت ، سه فرزند دیگر وی مجبور به رنج کشیدن هستند زیرا نسبت به آنها پرخاشگر بود. نوری سعی کرد تا تکنیک های خود را آموزش دهد تا بهتر بتواند با احساسات خود کنار بیاید ، اما یک چیز که دانش آموز نتوانست آن را تغییر دهد وضعیت وحشتناکی بود که در آن سواد خود را پیدا کرد.
یک خانواده دوباره
سپس ، یک شب در آوریل 2019 ، سواد یک تماس تلفنی دریافت کرد. دخترش هادیا در سوریه آزاد شده بود و به زودی او را دوباره می دید. “من از خوشحالی گریه کردم. باورم نمی شد. ما پس از آن توانستیم از طریق گپ تصویری با او صحبت کنیم. وقتی او را دیدم و شنیدم ، آنقدر بلند فریاد کشیدم که همه همسایگان با عجله فرار کردند.” خواهر بزرگتر هادیا ، کریستینا ، یک ماه بعد برگشت.
این دو دختر 4 و 7 ساله بودند که آنها را گرفتند. اکنون ، پنج سال بعد ، آنها با برادران و خواهرانی که ابتدا باید آنها را بشناسند ، در مقابل چادر نشسته اند. هر دو کودک علائم سوءاستفاده از خود نشان می دهند و نوری می خواهد حواسش به آنها باشد. “کریستینا بسیار ساکت و خارج است. او بسیار ، بسیار غم انگیز است. از طرف دیگر ، هادیا پرخاشگر ، تحریک پذیر و بحث برانگیز است.”
سواد از هادیا می خواهد كه بند و بند خود را خنثی كند و سرش را به جلو خم كند. در پشت سر او جایی است که موهایش دیگر رشد نخواهد کرد. اینجاست که هادیه بارها و بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفت. هادیا و خواهرش در صورت نیاز به آنها کمک می کنند.
اما بسیاری دیگر نمی توانند تحت درمان قرار گیرند – تعداد بسیار زیادی از آنها وجود دارد. میزان خودکشی در عراق در حال حاضر بسیار بالا است. کیزیلان همچنین در بعضی از افراد که تحت درمان قرار نمی گیرند ، خطر احتمالی را درک می کند. به عنوان مثال ، سربازان سابق کودک که از پتانسیل بالایی برای پرخاشگری و اختلالات کنترل ضربه برخوردار هستند.
وی می گوید: “شما لازم نیست که پیامبر باشید و بدانید که ما نسل بعدی تروریست هایی را پرورش می دهیم که روزی فاجعه ای را برای این جامعه به همراه خواهد داشت.”
از زمان حمله ترکیه به شمال سوریه در اکتبر 2019 ، بیش از 12000 پناهنده اضافی به شمال عراق رسیده اند. کیزیلان در مورد برخی از بیماران در اردوگاه ها می گوید: “آزادی مبارزان داعش باعث ترس مردم و ایجاد کابوس در آنها می شود.” بسیاری نگران هستند که داعش قدرت خود را به دست آورد و این کشتار ادامه خواهد یافت.
اگر این مطلب را پسندیدید لطفا بر روی دکمه لایک کلیک کنید :