“ما همه متفاوت هستیم”: روس ها در ژاپن به یک سال پس از حمله به اوکراین فکر می کنند
در سالی که از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین می گذرد، این دو کشور با روابط عمیق در طول تاریخ و بین مردم در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند که تأثیری منفی برای روس ها در سراسر جهان داشته است.
در حالی که اوکراینی ها – مجبور به جنگ یا فرار – موجی از همدردی را شاهد بوده اند، روس ها از نظر بسیاری به عنوان افرادی متعلق به ملتی که جرقه جنگ خشونت آمیزی را برانگیخته است، آلوده شده اند.
در ژاپن، یک نظرسنجی اخیر دولت نشان داد که رکورد 94.7 درصد مردم نسبت به روسیه “احساس دوستانه” ندارند، که نشان می دهد بسیاری از مردم صرف نظر از پیشینه آنها ممکن است نسبت به روس ها احساس منفی داشته باشند.
با این حال، ژاپن تا سال 2022 میزبان حدود 10000 شهروند روسی بود که اکثریت آنها ساکنان دائمی بودند، طبق آژانس خدمات مهاجرت. و در روزهای پس از تهاجم در 24 فوریه 2022، تعدادی از آنها در اعتراض به جنگ در کنار سایر اتباع خارجی روسی زبان و ژاپنی ها به خیابان های توکیو آمدند .
چهار نفر از ساکنان روسیه که در ژاپن زندگی می کنند تجربیات خود را از سال گذشته با ژاپن تایمز به اشتراک گذاشتند. افکاری که آنها بیان کردند متفاوت بود، اما وجه مشترک آنها این است که آنها به معنای امروزی روسی بودن و وضعیت عادی جدید ناشی از جنگ در کشورشان فکر کرده اند.
ادوارد ریدوویچ، 45
ادوارد ریدوویچ، 20 سال و بیش از 20 سال ساکن توکیو و تاجر قدیمی صنعت مهماننوازی، معتقد است که ژاپن در سال گذشته در مقایسه با کشورهای اروپایی، مکان آسانتری برای زندگی بوده است. او از دوستان مقیم اروپا شنیده است که احساس میکنند از سوی دیگران سرزنش شدهاند.
او گفت: «شاید در چند ماه اول که گفتم اهل روسیه هستم، مردم (ژاپنی) میگفتند که باید خیلی سخت باشد. “حالا، فقط “اوه، باشه.”
اما هرگز احساس نکردم که باید ملیتم را پنهان کنم. من هیچ ناراحتی نداشتم.»
هنگامی که روسیه برای اولین بار به اوکراین حمله کرد، ریویدوویچ بلافاصله شروع به شرکت در تظاهراتی کرد که در سراسر توکیو برگزار شد – کاری که انجام آن در ژاپن در مقایسه با کشورش آسانتر است.
اما از همان چند ماه اول، انگیزه ریویدوویچ برای حضور کم کم کم شده است.
او با آهی گفت: “این خسته کننده است که بدانی نمی توانی چیزی را تغییر دهی.”
ریویدوویچ، که اصالتاً اهل خاباروفسک در خاور دور روسیه است، همچنین شاهد تیره شدن روابط بین افرادی است که زمانی دوستان و خانواده صمیمی بودند، به دلیل نظرات پیرامون تهاجم و دولت. او گفت، اما او همچنین دیده است که در نتیجه این زمان چالش برانگیز، روابط جدیدی در میان افرادی شکل می گیرد که قبلاً هرگز صحبت نکرده بودند.
علیرغم احساس ناامیدی در مورد جنگ جاری، ریویدوویچ همچنان از نظر مالی به تلاشهای جنگی اوکراین کمک میکند و دهها هزار ین در صورت امکان به دوستان اوکراینی که همچنان به جمعآوری کمکهای مالی برای کشورشان ادامه میدهند، میدهد – چیزی که او توصیف میکند بهتر از «تنها ایستادن با یک پوستر» است. “
کاتیا سیوخا، 33
این تهاجم یک روز قبل از تولد کاتیا سیوخا اتفاق افتاد. تنها چیزی که او میتوانست احساس کند شوک بود، نه تنها برای کشور خود و اعضای خانوادهاش که میتوانستند به خدمت سربازی بروند، بلکه برای اوکراین، جایی که او نیز خانواده دارد.
او گفت: «به یاد دارم که نمیتوانستم به هیچ چیز مثبت یا چیز دیگری جز این فکر کنم. “البته روسیه و اوکراین یک کشور یا مردم یکسان نیستند، اما ما نگاهی مشابه به مسائل داریم و به همین دلیل است که شما احساس می کنید به آن ملیت نزدیک تر هستید.
فوراً احساس کردم که اشتباه است.»
علیرغم این واکنش درونی، این زن 33 ساله اهل شهر ولادی وستوک در شرق دور از دوستان ساکن کشورهای غربی شنید که در مقایسه با آنچه که در ژاپن در میان آنها احساس می کرد، آنها احساس می کردند که برای اتخاذ موضع قوی تر و عمومی تر در مورد تهاجم تحت فشار قرار گرفته اند. حلقه اجتماعی او از دوستان و همکاران ژاپنی که او در طول تقریباً 15 سال زندگی خود در توکیو ساخته است.
او گفت: «در ژاپن، مردم از من نمیپرسیدند که موافق یا مخالف هستم، بلکه فقط از من میپرسیدند که آیا من یا خانوادهام خوب هستیم.
افرادی که در کار شرکتی او و حتی در باشگاه ورزشی محلی او، و همچنین آشنایان دانشگاهی که او مرتباً با آنها در تماس نبوده است، همه با او تماس گرفته اند.
با این حال، هنگامی که سال گذشته به دنبال یک آپارتمان جدید بود، تصمیم سخت گرفت تا قراردادهایی را به نام شریک استرالیایی خود به جای خودش امضا کند. او معمولاً چنین رویههای اداری را مدیریت میکند، زیرا ژاپنی صحبت نمیکند، اما به دنبال راهنمایی یک مشاور مسکن مبنی بر اینکه اصالت روسی او میتواند آنها را توسط صاحبخانه رد کند، آنها تصمیم گرفتند تا آنجا که ممکن است امن بازی کنند.
اما وقتی کسی از او می پرسد که اهل کجاست، او هیچ تردیدی در پاسخ خود احساس نمی کند.
او گفت: “در این یک سال با افراد جدیدی آشنا شدم و آنها از من پرسیدند اهل کجا هستم، بنابراین من هیچ پاسخ مبهمی نگفتم.” من پاسخ دادم که من روسی هستم زیرا این واقعیت است، من نمی توانم تغییراتی ایجاد کنم. … اگر در نقطهای منفی یا عصبانیت وجود داشته باشد، به این فکر میکنم که چگونه با آن برخورد کنم، زیرا نمیخواهم بگویم ما سزاوار آن هستیم، اما کسی باید (بهای آن) را بپردازد.
اما درست نیست که یک ملیت را با همان قلم مو نقاشی کنیم. تاریخ چنین خواهد کرد و من حدس میزنم که چنین اتفاقی میافتد، اما در زندگی روزمره نمیتوان این کار را انجام داد، زیرا هر فرد فردی است.»
کنستانتین پانسکیخ، 19
تنها پس از شروع جنگ بود که کنستانتین پانسکیخ مقدمات خروج از کشور خود را آغاز کرد. او اکتبر گذشته، درست چند روز قبل از 19 سالگی، به خانه جدید خود در یوکوهاما آمد، با امید به یادگیری زبان ژاپنی، حضور در دانشگاهی در کشور و دنبال کردن حرفه ای در زمینه طراحی بازی.
این کتاب که در مسکو به دنیا آمد و بزرگ شد، کتابی درباره فناوری ژاپنی بود که علاقه او را به فرهنگ ژاپن و امکان زندگی در اینجا برانگیخت. اما تهاجم، و احتمال کشاندن او به جنگی که از آن حمایت نمیکرد، او را مجبور کرد تا در نهایت این پرش را انجام دهد.
یکی از پسرعموهایش نیز با شروع جنگ برای تحصیل در دانشگاه خارج از کشور رفت.
او گفت: «من واقعاً دلم برای قدم زدن با او در خیابانهای مسکو تنگ شده است.
والدین پانسکیخ هم از نظر مالی و هم از نظر روحی منبع حمایتی بوده اند. با این وجود، او شروع به کار پاره وقت در یک آشپزخانه رستوران کرده است، در حالی که به سرعت در تحصیل زبان خود تلاش می کند تا هر چه زودتر از نظر مالی مستقل شود.
او آرزوی تحصیل در دانشگاهی در ژاپن و آینده ای طولانی در خارج از روسیه را دارد.
او گفت: “برای من، باز کردن در حال حاضر نوعی اعتراض برای خداحافظی با کشورم است.”
با گذشت چهار ماه از زندگی جدید خود، پاکسکیخ گفت که هیچ گونه احساس منفی از سوی دیگران در مورد کشور مبدأ خود تجربه نکرده است. او این را با توجه به سخت کوشی خود در زندگی مطابق با فرهنگ و آداب و رسوم ژاپنی و همچنین تصورش از اینکه مردم ژاپن از مودب ترین افرادی هستند که با او ملاقات کرده است، بیان می کند.
او گفت: “من واقعاً اینجا خوب هستم.” من بالاخره احساس آزادی می کنم چون دیگر در کشورم نیستم. … آنها من را به عنوان یک شخص می بینند.
اما با این حال، او میخواهد اطرافیانش بفهمند که هر روسی یکسان نیست.
همه ما متفاوت هستیم و اکثر کسانی که در خارج از کشور زندگی می کنند، نه به عنوان گردشگر، به روی جهان باز هستند – اغلب به این دلیل که نمی توانیم فشار داخل را تحمل کنیم. وضعیت سالمی نیست.»
نینا
نینا که از ترس زیر پا گذاشتن قوانین روسیه از نام مستعار استفاده می کرد، هفت سال است که در ژاپن زندگی می کند و اکنون مقیم دائم است. او در توکیو زندگی می کند و به عنوان یک معلم کار می کند.
هنگامی که زمان ورود فرزندان خردسالش به مدرسه جدید نزدیک میشد – فقط چند هفته پس از حمله روسیه به اوکراین – او میترسید که کارکنان مدرسه و سایر والدین وقتی بفهمند او و فرزندانش روسی هستند، چه واکنشی نشان خواهند داد.
فرزندان او برای درک جزئیات جنگ بسیار کوچک هستند، اما با این حال، او نگران بدرفتاری احتمالی بود.
او گفت: “اما من روز اول نزدیک بود گریه کنم.” «همه خیلی مودب بودند.
برخی از والدین حتی من را به زبان روسی خطاب کردند و نشان دادند که کلمات روسی را یاد گرفته اند تا موضع خود را نیز نشان دهند که می دانند دولت دولت است، اما مردم مردم هستند. و شاید آنها فهمیده اند که ما نمی توانیم خیلی روی وضعیت تأثیر بگذاریم.»
با این حال، در زندگی روزمره، نینا متوجه شده است که ذکر ملیت خود برای غریبه ها تقریباً همیشه منجر به گفتگو در مورد جنگ می شود. به طور خاص صحبت های کوچک تضمین می شود که سؤالاتی را در مورد اینکه او اهل کجاست ایجاد کند.
او گفت: “وقتی شما یک خارجی هستید، موقعیت های بسیار زیادی دارید که باید نام کشور خود را نام ببرید، و این وضعیت برای روس ها در ژاپن بسیار ناراحت کننده است.”
دوستان، همکاران و آشنایان ژاپنی چیزی جز حمایت کننده نبوده اند. اما نینا هنوز هم با مبارزه با زوال تدریجی شهرت کشورش در ژاپن سر و کار دارد. در سال 2014، این رسوایی دوپینگ روسیه در بازی های المپیک سوچی، سپس الحاق غیرقانونی کریمه به این کشور، سپس بی اعتمادی مربوط به واکسن کووید-19 ساخت روسیه و اکنون حمله به اوکراین بود.
او گفت: «من سعی میکردم با کسانی که میخواهند درباره روسیه و افکارم پیرامون آن بدانند، ارتباط برقرار کنم. “اما اکنون احساس ناامیدی بیشتری می کنم که چگونه می توانم امور جاری کشور را توضیح دهم.
“قبل از سال 2012، 2014، من توضیح می دادم که روسیه فقط یک کشور عادی است. … اما اکنون این یکی است که ویژگی های بیشتر و بیشتری دارد. و اکنون باید این چارچوب را در نحوه توضیح آن در درون خودم تغییر دهم.»
اگر این مطلب را پسندیدید لطفا بر روی دکمه لایک کلیک کنید :